کتاب «ترس‌ها و مزخرفات ذهنی» نوشته آرتور شوپنهاور ترجمه مهدی احشمه / انتشارات روزگارthe horrors and absurdities of religion

از آن‌جا که لازمه‌ دیدن خورشید، چشم و لازمه‌ شنیدن موسیقی، گوش است، برای درک ارزش یک شاهکار هنری یا علمی به یک ذهن روشن نیاز است. تنها چنین اذهانی از عهده آزاد کردن ارواح زندانی‌شده در لابه‌لای شاهکار‌ها بر‌می‌آیند. اذهان محدود و پیش پا افتاده قادر به باز کردن این جعبه جواهرات جادویی نیستند. اگر شاهکار‌های هنری و علمی را مانند یک ساز در نظر بگیریم، اذهان پیش ‌پا‌ افتاده قادر به نواختن آن نیستند. مهم نیست که تا چه اندازه خودشان را فریب دهند، فقط شاید بتوانند با آن صداهای ناهنجار تولید کنند. آثار زیبا برای درک شدن، نیازمند یک ذهن زیبا، حساس و متفکر هستند. برای داشتن چنین ذهنی باید واقعاً زندگی کرد و بودن را به معنای واقعی کلمه تجربه کرد. در طول تاریخ آثاری تألیف شده است که جهان را دگرگون و بینش جدیدی به بشر عطا کرده‌اند. کتاب حاضر را به جرئت می‌توان یکی از آن آثار دانست. نویسندگانی که با هدف روشنگری قلم می‌زدند، موجب پاسخ به پرسش‌های بنیادین و پیدایش دغدغه‌های جدیدی می‌شدند. آرتور شوپنهاور به عنوان فیلسوفی شکاک، با نگاهی تیزبین از پدیده‌های اجتماعی زمانه‌اش در نگارش آثارش الهام می‌گرفته است؛ پدیده‌هایی همچون جنگ، انقلاب و متحول شدن صنعت و اقتصاد. ساختار این کتاب به نحوی است که از 5 بخش کلی تشکیل شده و در بخش نخست مانند کتاب‌های فیلسوفان نام‌آشنای قدیمی شاهد گفت‌گویی نمادین میان دو فرد خیالی برای اثبات فرضیه‌ای هستیم؛ آن دو شخصیت در تلاش برای اقناع طرف مقابل، استدلال‌هایی را مطرح می‌کنند. در بخش بعدی به بیان کلیاتی در باب اخلاقیات می‌پردازد و در بخش‌های بعدی پدیده‌هایی مثل دین، منطق و روان‌شناسی را بررسی می‌کند. به طور خلاصه می‌توان گفت کتاب «ترس‌ها و مزخرفات ذهنی» تلاشی در جهت یافتن معنایی جدید برای واژه اخلاق است که از موارد گوناگونی همچون برده‌داری آمریکا تا رذایل بودیسم بحث می‌کند. خواندن این کتاب به تمام افراد علاقه‌مند به مسائل فلسفی و کسانی که در جست‌وجوی معنای تازه‌ای از زندگی هستند پیشنهاد می‌شود.
کتاب «ترس‌ها و مزخرفات ذهنی» را آرتور شوپنهاور نوشته و مهدی احشمه ترجمه کرده و میلاد یساول ویرایش کرده و انتشارات روزگار به سال 1401 در 87 صفحه برای دومین بار منتشر کرده است.