کتاب «اگر باران دریا بود…» نوشته محمدرضا (شاهین) شجری کهن / انتشارات روزنه

محمدرضا شجری، نویسنده و منتقد سینما در رمان «‌‌اگر باران دریا بود…» قصه پیرمردی را بازگو می‌کند که دچار شکست عشقی شده است. او مادرش را در کودکی از دست داده ولی خانم‌جان برای او مادری کرده و اجازه نداده است هیچ وقت فقدان مادر او را آزرده کند. پیرمرد راوی داستان است و خواننده از زاویه دید او به حوادث و اتفاقات داستان می‌نگرد. داستان مرتب بین زمان حال و گذشته در نوسان است. مکان داستان شهرهای شمالی و زمان آن دهه ۵۰ و ۶۰ است. در داستان، خواننده همراه با پیرمرد به سفری درونی می‌رود و زندگی او را از خلال خاطراتی که تعریف می‌کند، مشاهده می‌کند.
کتاب «اگر باران دریا بود…» را محمدرضا (شاهین) شجری کهن نوشته و انتشارات روزنه به سال ۱۳۹۸ در ۲۸۶ صفحه برای اولین بار منتشر کرده است.