کتاب «صدق به چه کار می آید» نوشته ریچارد رورتی و پاسکال آنژال ترجمه روح‌الله محمودی / انتشارات کرگدنwhat's the use of truth

بدنه اصلی کتاب «صدق به چه کار می آید» متن پیاده‌شده مناظره عمومی با حضور ریچارد رورتی و پاسکال آنژل در نوامبر سال ۲۰۰۲ میلادی، در دانشگاه سوربن است. در آن‌جا، ریچارد رورتی، فیلسوف نئوپراگماتیست آمریکایی، و پاسکال آنژل، فیلسوف تحلیلی فرانسوی، دیدگاه‌های متفاوت و گاه متعارض خود را در باب صدق و اهمیت آن در حوزه‌های مختلف فرهنگ، از فلسفه و زبان گرفته تا سیاست، به بحث گذاشته‌اند. اولین موضوعی که توجه خواننده را جلب می‌کند گرایش‌های فکری متفاوت این دو فیلسوف است. یکی نئوپراگماتیست و منتقد جدی فلسفه تحلیلی است، و دیگری در کشوری که بسیار تحت تأثیر سنت قاره‌ای است به معرفی و حمایت از فلسفه تحلیلی پرداخته است. اما آنچه ماجرا را از این هم جذاب‌تر می‌کند مسیری است که این دو فیلسوف برای رسیدن به یکدیگر در این نشست طی کرده‌اند. همین مسیر فکری شگفت است که آن‌ها را به معجونی از دو سنت عمده فلسفی، یعنی تحلیلی و قاره‌ای تبدیل کرده و در نتیجه لایه‌های متعددی برای گفت‌وگوی موجز و انتقادی‌شان در این کتاب به وجود آورده است. ریچارد رورتی زیر نظر فیلسوفانی چون رودلف کارنپ و چارلز هارتسون آموزش دیده و تصور بر این بوده که به یکی از قله‌های فلسفه تحلیلی تبدیل خواهد شد. به تدریج و با انتشار کتاب «فلسفه و آینه طبیعت» در سال 1979 میلادی، تردیدهای جدی او درباره اهمیت و ارزش فلسفه تحلیلی آشکار شده است. شاید همین تفکرات رورتی باعث شد تا پاسکال آنژال به مناظره با او بشیند.
کتاب «صدق به چه کار می آید» را ریچارد رورتی و پاسکال آنژال نوشته‌اند و روح‌الله محمودی ترجمه کرده‌ و حسین شیخ‌رضایی ویرایش کرده‌ و انتشارات کرگدن به سال 1398 در 149 صفحه برای دومین بار منتشر کرده است.